علی رسولی
اخبارپیام ها

بررسی راهکار های مقابله با اثرات اقتصادی در جامعه ی امروز تورمی و کرونایی

مصاحبه با دکتر موحدی

در خصوص بررسی راهکار های مقابله با اثرات اقتصادی کرونا سلسله مصاحبه هایی در چند محور انجام شده است.

محور دوم، بررسی راهکار ها درخصوص اقتصاد آسیب دیده در این بحران و نقش دولت در برطرف کردن آن است. در این بخش با دکتر مهدی موحدی بکنظر، کارشناس اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشکده علوم انسانی دانشگاه شاهد مصاحبه ای انجام شده است.

 

  • به عنوان سوال اول، نظرتان درباره ی کارها و اقداماتی که دولت تا به اینجا انجام داده را می فرمایید؟

بسم الله الرحمن الرحیم، نکته ای که می‌خواهم خدمتتان عرض بکنم از زاویه اقتصادی به راهبرد های دولت است؛ چون می شود این کرونایی که ما دچار آن شدیم را از زوایای مختلف، کما اینکه بحث می‌شود ما هم بحث کنیم. از زوایای بهداشتی، سیاسی، امنیتی. طبیعتا آن چیزی که محل تمرکز ماست در این بحث، کرونای اقتصادی هست که کشور ما و اقتصاد کشور ما را درگیر خودش کرده و حالا ما باید ببینیم چگونه باید با این کرونای اقتصادی کنار آمد.

چرا می گویم باید با آن  کنار بیاییم؟ این مسئله یک مقدمه ای را می طلبد. دقت کنید مثلا اگر فردی کرونا نگرفته بود ما می گفتیم خب شما مراقبت کن، این مسائل بهداشتی را باید مراقبت کنی، این مواد غذایی را باید بخوری که ایمنی بدنت بالا برود که دیگر آن بیماری را نگیری و اگر گرفتی ، شیوه ی مواجهه ات دیگر آن شیوه مواجهه ی پیشین نخواهد بود و به یک گونه ی دیگری رفتار کنی. شاید اساسا زنده نمانی. این قدر خطرناک هست این بیماری. حالا این تشبیه را در نظر بگیرید که من می‌خواهم با حوزه ی اقتصادی چنین چیزی را بگویم. ما کشورمان دچار یک سری اشکالات اقتصادی بسیار زیادی بوده؛ اما سال های پیش ما آمدیم سرپوش می گذاشتیم، خیلی به آن توجه نمی کردیم. سینه‌مان خلط خلط می کرد گویی که سینه اقتصادی ما به اصطلاح ریه ی ما بیمار است. ما مثل آن فرد سیگاری هستیم که معتاد بودیم به درآمد های نفتی. باید رهایی پیدا می کردیم از آن اما هیچ توجهی نکردیم. مثل آن کسی که جارو می کند و همه ی آشغال ها را به زیر فرش می ریزد و خیالش راحت می شود که همه جا تمیز است ما نیز بر سر همه مشکلات سرپوش می گذاشتیم و سراغ این اشکالات نمی رفتیم و از قضا کرونای اقتصادی نیز گرفتیم.

همان طور که بدن ما بیمار می شود، اقتصاد ما نیز درگیر شد و این بیماری اقتصادی را گرفتیم. حال پرسیده می شود که در حال حاضر چه کار باید کرد که تمام مشکلات حل شوند و وضعمان به وضع سابق برگردد(بدون تورم)؛ بنده این طور پاسخ می دهم که در آن زمانی که ما پیشتر باید فکر می‌کردیم و یک سری اقداماتی را انجام می دادیم که دچار این بیمار نشویم این کار صورت نگرفت. حال که ما به این بیماری مبتلا شده ایم، یک سری اقدامات را اساسا نمی توانیم انجام دهیم، یک سری کارها را اگر بخواهیم انجام دهیم هم توان انجام آن را نداریم و یک سری کارهایی هست که باید آنها را انجام دهیم. پس این تشبیه را باید در نظر داشته باشیم که ما با چه مشکلی مواجه هستیم. بنابراین آن چیزی که ما درباره ی آن صحبت می کنیم اقداماتی هستند که حکم اجبار را دارند و اقتصاد بیمار چاره ای جز این ندارد. ممکن است شما بگویید که این راه درمانی که شما می‌گویید وضعیت الان خیلی تفاوتی نمیکند حتی ممکن است وضعیتمان دو سال بعد بدتر شود. می گویم بله ممکن است بدتر بشود؛ ممکن است وضعیت شما بدتر از چیزی که الان هست بشود. پس باید یک سری  اقدامات همین الان صورت بگیرد و ما یک اقداماتی را که پیشتر باید انجام میدادیم را حالا دیگر انجام ندهیم یا به دنبال درمان دیگری باشیم این نکته اول.

مقدمه دومی که نیاز است خدمت شما بگویم این است که ما سال‌های گذشته دچار یک مشکل شدیم و خیلی رعایت نکردیم، رژیم سلامت اقتصادی‌مان را رعایت نکردیم. و دچار یک اشکالی شدیم. ما در دو سال گذشته یک رکود تورمی داشتیم، دقت کنید «رکود تورمی». یعنی هم رکود داریم وهم تورم داریم. ما در ۱۰ سال اخیر دو شوک تورمی را تجربه کردیم سال ۹۱-۹۲و سال ۹۶-۹۷ و این شوک تورمی به واسطه شوک ارزی بود. یعنی ارزمان دچار اختلال شد، یکباره افزایش یافت. مثل همان فردی که همه آشغال ها را به زیر فرش می‌ریزد ما نیز اجازه ندادیم قیمت ها به تدریج ثبات پیدا بکنند و با دستمان فنر قیمت را پایین نگه داشتیم. یک دفعه این فنر ارز پرید و همه چیز را افزایش داد و یکباره ما با یک شوک تورمی رو به رو شدیم حال در این اصناف ما رکود هم داشتیم. رکود به این معنی است که  در اقتصاد باید هر سال تولید بیشتر داشته داشتیم مثلا تولید امسال بیشتر از تولید سال گذشته کشور باشد ولی نمی‌شود و کمتر از سال گذشته تولید داریم، سال بعد نیز کمتر. این رکود است یعنی میزان تولیدی که دارد داخل یک کشور صورت می گیرد رشد آن منفی باشد یعنی افزایشی نیست کاهشی است. این رکود باعث بیکاری، تعلل اقتصادی، استهلاک بیشتر سرمایه های اقتصادی ما، به هدر رفتن انرژی اقتصادی کشور و غیره می شود. این دوتا را ما با هم داریم، این رکود و تورم را. حال ما می‌گوییم که به یک مرحله ای رسیده ایم که می خواهیم یک سری اقدامات برای درمان رکود تورمی انجام دهیم علاوه بر آن یک مریضی کرونا اقتصادی هم گرفتیم یعنی کشورمان همینجور می خواهد راه بیفتد، مثلاً یک کارهایی می خواهد انجام بدهد که رونق و جهش تولید صورت بگیرد ولی آن رونق اقتصادی اتفاق نمی افتد. و بعد مقوله ی کرونا مزید بر علت شده است یعنی افرادی هم که می ‌خواستند بیایند و یک تلاش از خودشان نشان بدهند الان به دلیل کرونا مجبورند در خانه بنشیند و بیرون نیایند. حالا باید چه کار کرد؟

توجه کنید ما معمولاً در اقتصاد اسرارهای خیلی  متنوعی نداریم علی رغم اینکه خیلی دستمان باز است. ولی دولت می‌خواهد چه کار بکند؟ دولت چه چیزی در اختیار دارد؟ دولت یک بودجه در اختیار دارد و بانک. یعنی با بانک می تواند یک سری سیاست هایی، سیاست های پولی، را انجام دهد و با بودجه نیز می تواند یک سری سیاست‌های به اسم سیاست های مالی را انجام دهد پس این سیاست های پولی مالی را باید به انجام برساند. حال بحث ما این است که چه سیاست هایی را باید انجام دهد.

 

  • در ارتباط با سیاست های مالی که فرمودید، بودجه ی دولت به دو قسمت تقسیم می شود، درآمد و هزینه. منابع این قسمت درآمد بودجه دولت مخصوصاً در این دوره ی بحران کرونا از کجا تامین می شود؟

بودجه ی ما از چندجا منابعش را تامین می کند حدود ۶۰۰ هزار میلیارد منابع بودجه عمومی کشور هست از این ۶۰۰هزار میلیارد حدود ۲۵۰ هزار میلیارد را از مالیات تامین می کند، حدود ۴۰ درصد بودجه. تقریباً ۸۰ هزار میلیارد را از اوراق تامین می کند، اوراق مشارکت. حدود ۵۰ هزار میلیارد را از فروش اموال تامین می کند. حدود ۳۰ هزار میلیارد از خصوصی سازی و حدود ۵۰-۶۰ هزار میلیارد را از درآمدهای نفتی تامین می کند. حال خانواده ای را در نظر بگیرید که چند بچه دارد و میخواهد میزان هزینه سال خانواده را پیش بینی کنند که چطور با این درآمد می تواند یک سال خود را بگذراند. یکباره یکی از اعضای خانواده مریض می شود و حال هزینه خانواده افزایش پیدا می‌کند به جهت درمان این عضو خانواده. از آن طرف نیز منابع درآمد او نیز کم شده است زیرا به دلیل رسیدگی به این عضو بیمار  نمی‌تواند از خانه خارج شود و سر کار برود.

خب یکی از منابعی که ما برای دولت در نظر گرفتیم مالیات بود. می توان گفت دولت مالیات را افزایش دهد تا منابع خود را تامین کند. در اقتصاد داریم که اگر ما رکود تورمی داشته باشیم، که داریم، نباید به سمت افزایش مالیات ها برویم وگرنه رکود بیشتر می‌شود. یعنی در اقتصاد می‌گوییم سیاست های مالی کشور در هنگام تورم نباید تعمیق دهنده این تورم شود. در کشور ما کسانی هستند که به سختی دارند تلاش می‌کنند که با شرایط کنونی خود را وقف بدهند و در این ایام رکود تولید داشته باشند اما هنگامی که شما مالیات ها را افزایش می‌دهید این میزان افزایش مالیات عملاً گذاشتن مانع جلو چرخ اقتصاد او می باشد. پس بنابراین مالیات بیشتر، این مسیر حرکت به سمت تولید را متوقف می کند و این تورم را افزایش داده و بیشتر تعمق می بخشد.

 

  • این مالیات هایی که می فرمایید را می توان از دو جهت به آن نگاه کرد. یک، مالیات برای کسب و کارهایی که برای تولید تلاش می کنند و دو گروهی که در حال حاضر سود و درآمدی که دارند از سرمایه شان است. مالیات این دو گروه نباید متفاوت باشد؟

مالیات متولیان متفاوتی دارد. یک میزان مالیاتی است که  از بنگاه ها، کسب و کارها و شرکت ها گرفته می شود و یک میزان دیگر مالیات را نیز می توانیم از افرادی بگیریم که از فعالیت های غیر مولّد و غیر سازنده پول بدست آورده اند. برای مثال شخص دلال بوده یا مثلا یک منفعتی را کسب کرده، برویم از آنها مالیت بگیریم؛ من با این قسمت حرف شما موافق هستم. بنابراین یکی از آن تغییراتی که لازم است در سیاست های مالی انجام شود این است که مالیاتی را که نمی توانیم برویم از شرکت‌ها و کسب و کارها بگیریم را باید از جاهای دیگر تامین کنیم. برای مثال یکی از مالیات هایی که در کل جهان به آن مالیات خنثی گفته می شود، مالیات بر ثروت، مالیات بر ملک، property tax. برای مثال می توان از افرادی که ماشین لوکس دارند و در مناطق یک کلانشهرها سکونت دارند مالیات بگیریم. یا یک سری مالیات های جدیدی را ایجاد کنیم برای مثال این مالیات های جدید مالیاتی بر دلالی باشد یا مالیات بر عایدی سرمایه. یا بسیاری از معافیت مالیات هایی که بی اثر بودن را از معافیت برداریم.

بنده قبول دارم باید یک تغییر از این جنس که ما نباید مالیات را افزایش دهم و اگر چاره ای نداشتیم، باید به سمت اصلاح نظام مالیاتی برویم. و این اصلاح نظام مالیاتی به سمت گرفتن از مالیت هایی خنثی هستند و تعمق دهنده ی رکود نیستند. مثل مالیات بر دلالی، مالیات بر املاک و دارایی های هنگفت و در عوض در آن سمت مالیات بر بنگاه ها و مالیت بر کسب و کار ها را تا جای ممکن کاهش دهیم.

 

  • پس به اعتقاد شما، ما نیاز اصلاح مالیات داریم و نه افزایش آن؟

ممکن است در این اصلاح مالیاتی افزایش مالیاتی نیز دیده بشود. یعنی ممکن است ما به گونه ای حساب کنیم که این فرار مالیاتی که الان داریم، حدود ۵۰ هزار میلیارد، این فرار مالیاتی را هم دیگر نداشته باشم. شکی نیست؛ ممکن است افزایش مالیات نیز داشته باشیم ولی من می گویم در این الگوی جدید مالیاتی نباید مالیات را افزایش دهیم چون دود آن باز به چشم خودمان می رود.

نکته بعدی اقداماتی است که دولت در جهت حمایت از خانوارها و بنگاه ها انجام می دهد. دولت حدود ۱۰۰ هزار میلیارد کنار گذاشته؛ قرار است دولت به هر خانوار نیاز مندی که درخواست خود را در سامانه ثبت کند یک میلیون وام بدهد، وام ۲۴ ماهه و اقساط آن را هم از روی یارانه افراد بردارد. این کمک به خانوارها است؛ علاوه بر این ۷۵ هزار میلیارد را نیز می خواهد به کسب و کار ها کمک بکند با تسهیلات ۱۲درصد.

 

  • درواقع ۱۲ هزار میلیارد بسته معیشتی برای وام به خانوار ها است. یعنی به یارانه ها مبلغی اضافه نشده است؟

به یارانه ها اضافه نشده. البته برنامه ی دولت برای سه دهک این بوده است. ممکن است برای بقیه دهک های پایین یارانه اضافه کند یا برای برخی از دهک ها در صورتی که تقاضانامه را پر کردند یک میلیون وام با اقساط ۲۴ماهه به آنها دهد و به یک تعداد از بنگاه ها نیز وام بدهد. پس این کمک های دولت سه قسمت شد.

اولا ما می گوییم که اگر شما به برنامه ی دولت برای کمک به بنگاه ها نگاه کنید، خیلی برنامه ی مشخصی نیست که به چه بنگاهی می خواهد کمک بکند. اگر مستحضر باشید دولت پیشتر ۱۸ میلیارد دلار ارز را به عده ای به سبب ارز ۴۲۰۰ داد که این ها برای مردم کالا های اساسی را وارد کنند. که کالا برای مردم افزایش قیمت آن چنانی نداشته باشد؛ دیدیم که چه بلایی سر دلار ۴۲۰۰ آمد. تجربه ی تلخی برای ما بود. یا مثلا دولت به یک عده ای تجار پول داد که این ها بروند گوشت وارد کنند، اما دیدیم که چه شد و عملا چه فسادی بر ما غالب شد.

ما ترس‌مان این است که به واسطه ی این دولت که هیچ برنامه ای ندارد، از لحاظ تشکیلاتی هیچ آمادگی ای را ندارد و هیچ شرایط مطمئنی وجود ندارد؛ این ۷۵ هزار میلیاردی که دولت تزریق می کند و کمک می کند به نگاه های مختلف اساساً در جای خودش قرار نگیرد و این وضعی که هست را بدتر کند و این تزریق پول دولت را عملا در آینده با طعم تورم  بچشیم. بنابرین این اثرات ۷۵ هزار میلیاردی هیچ معیار مشخصی ندارد. مشخص نیست به چه کسانی می خواهد بدهد، چه مقدار می خواهد بدهد، به چه کسانی چه مقدار بیشتر باید بدهد. این طور نشود که به دوستانی که دور اطرافشان هستند یا افرادی که صدای بلند تری دارند این تسهیلات تعلق بگیرد و این عدالت آیا اجرا شود یا خیر.

نکته دیگر این است که ما دو شوک تورم را پیشتر تجربه کردیم، بنابراین از لحاظ درآمد و به اصطلاح قدرت خرید مردم ضعیف است. برای مثال کارمندان چند سال است که افزایش حقوق ۱۵-۲۰ درصد را دارد اما ما از آن طرف تورم ۳۵-۴۰ درصد را داریم. کارگرها نیز ۲-۳ روز پیش علاوه بر بیکاری شان حداقل دستمزد آنها را  ۲۱ درصد افزایش داده اند در صورتی که میزان تورم ما امسال ۴۰ درصد بوده است. پس بنابراین قدرت خرید اکثر مردم آب شده است.

از سمت دیگر بازاری ها و بنگاهی ها که به دلیل کرونا میزان تولید آنها نیز کم شده حال اگر بخواهیم کمکی کنیم، کمک یک میلیون چقدر می تواند موثر باشد؟ قطعا در این مقیاس بزرگ اقتصاد خیلی خیلی ناچیز است.

پس نکته اول این است که دولت می بایست اصلاحاتی در نظام مالیات انجام دهد. دوم دولت باید پیشتر یک سامانه اطلاعاتی از خانوار ها ایجاد می کرد. بررسی می کرد که خانوار چه وضعیت اقتصادی دارد، کجا کار می کند، چه میزان درآمد، دارد، چه میزان هزینه دارد و چه میزان می‌توان به او اعتماد کرد و یک اعتبار سنجی از افراد بدست می آورد. اگر دولت این اعتبار سنجی را داشته باشد در آینده می تواند با توجه به این اطلاعات تشخیص دهد که  کدام خانوار و چه کسانی در شرایط فعلی نیاز به کمک ندارند. و در نتیجه این سیاست های اتخاذ شده از سمت دولت در جای درست خود قرار می گرفت. ما این اطلاعات را نداریم، از سمتی دیگر می خواهیم مالیات بگیریم نمی دانیم از چه کسی باید مالیات گرفته شود و از چه کسی نباید. می خواهیم یارانه بدهیم نمیدانیم به چه کسی یا چه کسانی یارانه داده شود، نمی دانیم به چه میزان باید داده شود؛ یک میلیون وام باید داده شود یا ۱۰ میلیون. اینها همه سوال است، چرا این اتفاق نیفتد؟

 

  • پس چرا دولت این بانک اطلاعاتی را تا به الان جمع‌آوری نکرده است؟ هر چند که یکسری اطلاعات نصفه نیمه با توجه به اطلاعات بانک ها و شرکت های بیمه در اختیار دارد اما قطعا این پوشش دهنده ی همه جامعه نبوده و نیست.

بله. این از سستی دولت است؛ هیچ عزمی برای این وجود ندارد.

 

  • یعنی این توان وجود دارد اما عزمی برای اجرای آن وجود ندارد؟

بله. توجه کنید یک توانمندی های بسیار بالایی برای این کشور وجود دارد به خصوص در شورای هماهنگی سران قوا، آقای رئیس مجلس، آقای رئیس دولت و آقای رئیس قوه قضاییه. اگر این افراد به این تفاهم برسند که این اقدام باید صورت بگیرد؛ چرا نشود؟ به سازمان مالیاتی بگویند اطلاعات را از نظام بانکی بگیر یا مثلا از بیمه ی تامین اجتماعی بگیر و غیره.

 

  • مراکز تحقیقاتی – پژوهشی نیز هستند که می توانند در این راستا به دولت کمک بکنند.

نه، برای دولت اصلا مشکلی در این خصوص وجود ندارد. من و شما کارت ملی داریم و هر کجا که برویم اول کد ملی شما را می پرسند و وارد سیستم می کنند و مشخص می کنند چه اطلاعاتی از شما در سیستم وجود دارد.  آیا نظام بانکی با کد ملی شما نمی تواند تمام حساب های شما را داشته باشد؟ آیا با کد ملی شما نمی توانند این اطلاعات را داشته باشد که شما چه پاکتی از کجا دریافت کردید یا ارسال کردید؟ آیا قوه قضائیه نمی توانند سند خانه ای را که شما به نام خود زده اید را از اسناد رسمی دولت بگیرد؟… می تواند همه این اطلاعات را بگیرد. فقط یک عزم نیاز دارد! یک نفری که بخواهد این کار انجام شود. این اتفاق اگر بیفتد ما هیچ مشکلی را نخواهیم داشت. ما این اطلاعات را نداریم، از سمتی دیگر می خواهیم مالیات بگیریم نمی دانیم از چه کسی باید مالیات گرفته شود و از چه کسی نباید. می خواهیم یارانه بدهیم نمی دانیم به چه کسی یا چه کسانی یارانه داده شود، نمی دانیم به چه میزان باید داده شود؛ یک میلیون وام باید داده شود یا ۱۰ میلیون. اینها همه سوال است! چرا این اتفاق نیفتد.

 

  • پس به نظر شما مشکل اصلی عدم وجود این بانک اطلاعاتی است؟

این بانک اطلاعاتی باید  ایجاد شود ما برای هر کاری به این بانک اطلاعاتی نیاز داریم. برای گرفتن مالیات، برای دادن یارانه. باید این اطلاعات وجود داشته باشد اما وقتی این اطلاعات نباشند برای مثال طبیعی است آن کسی که ثروتمند است همان مقدار یارانه بدهند که به آن شاگرد می دهند.  این ظلم است یعنی دادن یارانه نیست با این شرایط ظلم است لذا ما باید این شبکه اطلاعاتی را داشته باشیم اگر نداشته باشیم در این موقعیت ها دچار مشکل می شویم الان باید نظام مالیات مان را درست کنیم الان باید نظام یارانه مان را درست کنیم. از بستر نظام مالیاتی و نظام یارانه نظام اطلاعاتی را درست کنیم.

 

  • با توجه به اطلاعاتی که شما فرمودید، درباره بسته معیشتی صد هزار میلیاردی که دولت برایش برنامه ریزی کرده نظری نمی توان داد؟

من خیلی خوش‌بین نیستم و هیچ نظری هم نمی توانم بدهم که این بسته وضع را بهتر می‌کند یا بدتر. ولی بعید می دانم که شرایط را بهتر کند زیرا مشخص نیست این تسهیلات به چه کسانی می رسد.

 

  • پس شما مطرح کردید که ممکن است هم این نحوه و روند انتقال پول فساد زا باشد هم افرادی که شامل آن می شود مشخص نیستند و هم مقدار آن ممکن است کافی نباشد. درست است؟

بله. بله. مقدارش هم کافی نیست، طبیعتا کافی نیست. و چون  در شرایط تورمی و تحریم ای ما  بیشتر از این هم شاید اساساً نتوانیم که کمک کنیم. ما همین الان هم صد هزار میلیارد حداقل ۱۰۰ هزار میلیارد از بودجه مان کم داریم که این هم بخواهد اضافه بشود می شود ۲۰۰ هزار میلیارد و پس ما حدود ۲۰۰ هزار میلیارد کسری بودجه داریم.

 

  • بنابراین این مقدار ۱۰۰ هزار میلیارد کم هست اما دولت توان آن را ندارد که بیشتر از این هزینه کند.

 بله باید مدیریت بکند؛ نیاز به آن مدیریت بهینه است. مثلاً ما می گوییم خدا برکت بدهد به این معنی نیست که خدا به آن طرف پول بیشتری بدهد بلکه به این معناست که آن میزان پولی که دارد به درد تمام این نیاز ها ای که دارد بخورد.

علاوه بر آن ما نیاز به این تدبیر داریم. این دولت تدبیر و امید بی تدبیر، اساسا نمی تواند چنین کاری را بکند.

 

  • خلاصه ای بکنیم نکاتی را که از ابتدا ذکر کردید.

یک بحث مالیات بود؛ ما با این شیوه ای که الان داریم اصلاً نباید برویم به سمت مالیات برویم. باید شیوه‌مان را تغییر بدیم و بعد به سراغ مالیات برویم. دقت بفرمایید، هنگامی که میخواهیم مالیات بگیریم در شرایط رکود، به هیچ عنوان نباید از تولید مالیات گرفت؛ مالیات از گروه های تولیدی نباید افزایشی باشد. باید از فعالیت های اختلال زا، فعالیت های غیر مولد، از معافیت هایی که داشتیم و به درد نخور بودند مالیات را بگیریم. پس اصلاح نظام مالیاتی با این نگاه.

استفاده از یک بستری برای اینکه ما بتوانیم فرارهای مالیاتی مان را شناسایی کنیم. و همچنین بستری که بتواند اطلاعات لازم برای یارانه ها را در اختیار ما قرار بدهد. بنده خودم در نظام مالیاتی کار می کنم و در این نظام مالیاتی یک پکی را آماده می‌کنیم که این پک بتواند کمک کند به دولت برای اینکه به راحتی بتواند این فرارهای مالیاتی را شناسایی بکند. مثلاً فرض کنید منِ موحدی رئیس  سازمان امور مالیاتی باشم، می دانم که باید چه کار بکنم که فضای لازم برای شناسایی فرار مالیاتی فراهم باشد و این فرار های مالیاتی را به حداقل برسانند.

نکته ی دوم درباره ی بسته ی مالیاتی ای که دولت باید در اختیار افراد قرار بدهد، این است که دولت باید نظام یارانه ای اش را متکی به نظام اطلاعاتی را کامل بکند. به گونه ای که شناسایی کند که چه افرادی چه چه میزان نیاز مندی دارند تا به آنها یارانه تعلق بگیرد نه وام. یعنی یک میلیون، نه یک میلیونی که باید بعدا برگردانده شود به دولت، بلکه الان این شخص این یک میلیون را نیاز دارد که زندگی اش را پیش ببرد. پس بنابراین یک جاهایی شما باید کمک کنید به مردم، مردم باید این کمک را داشته باشند.

نکته بعدی این است که ما مطمئن نیستیم از این شیوه ای که دولت در پیش گرفته به دلیل آن نظام اطلاعاتی ناقصی مشخص می کند باید به چه کسانی کمک بکند. و عملا یاد آور گذشته و تاریخچه ی تجارب تلخ ما در فروش دلار ۴۲۰۰ و بقیه کالا های اساسی که ما در این دولت داشتیم.

یک راه کار دیگری که به ذهنم می‌‌رسد بحث اوراق هست. دولت می تواند اوراقی را فعلا، موقتا چاپ بکند و این اوراق را در غالب عملیات بازار باز بفروشد. و با فروش اوراق بخشی از هزینه های خود را تامین کند. و به یک معنا از مردم خودش استقراض بکند و بتواند از این قِبَل پول جمع آوری کند و در آینده بتواند از طریق اصلاح نظام مالیاتی و اصلاح درآمدِ بیشتر این اوراق را بازگرداند.

 

  • آیا جمع‌آوری این نظام اطلاعاتی زمان بر است؟

توجه کنید، جمع‌آوری آن خیلی مهم نیست. بحث این است که آن بستر باید فراهم شود که این بستر خود به خود این چنین کاری را انجام می دهد. ما یک پایگاهی، یک سامانه داشته باشیم که این سامانه تمام اطلاعات افرادی را که در اقتصاد دارای نقش هستند را خودش بتواند ثبت بکند. البته خیلی راحت می توان این کار را انجام داد. برای مثال دو نفر وارد یک معامله ای می شوند اگر آن شخص قرار باشد پولی را به شما بدهد بابت این معامله شما باید مشخص کنید که برای مثال این یک میلیاردی که گرفته اید را به ازای چه چیزی گرفته‌اید. در غیر این صورت دولت از آنجا که اطلاع ندارد این پول را به چه دلیل شما دریافت کرده اید، در نتیجه این را به عنوان یک درآمد اتفاقی در نظر می گیرد و یک درصدی را مثلا حدود۱۰ درصد از آن مالیات کسر می کند. یا بالعکس دولت می‌خواهد مالیاتی را از شما بگیرد شما مشخص می‌کنید که به این شماره سند رسمی این وجه درآمد حاصل از فروش این خانه است و پس از استعلام این سامانه صحبت های شما را تایید می کند پس این یک میلیارد در ازای کاری است قرار است در ازای آن صورت بگیرد و یک درآمد اتفاقی نیست. و خیلی راحت در جای خود قرار میگیرد.

یعنی به طور کل نیاز نیست که یک نفر دنبال شما باشد و حساب کشی بکند زندگی شما را، خیر. هر اتفاقی که بیفتد بین من و شخص دیگر، بین من و مثلاً دیجی کالا همه این ها ثبت می شود. حالا که ثبت شد،  در ۱۰ سال با یک فرمولی و یک برنامه‌ ریزی ای می‌شود تشخیص داد که مثلا آقای موحدی این مقدار تراکنش مالی به شکل شخصی داشته است. پس درآمد ایشان حدودا این مقدار است و لذا دیگر نیازی به یارانه ندارند.

 

  • شما فرمودید که راهکار در طول ده سال نتیجه بسیار خوبی میدهد. ولی الان با توجه به بحران که در آن هستیم، آیا شروع این اقدام همان ثمره مورد نیاز را دارد؟

بحران می‌تواند این کار ما را تسریع کند. حال که ما کرونا را گرفته‌ایم و یک سری صدمات را دیده ایم، الان بهترین موقعیت برای این است که ما از آن استفاده کنیم و الان باید به این سمت که این شناسایی صورت بگیرد برویم. یعنی الان زمانش است! فردا دیر است، پس فردا هم دیر است. هر چه قدر بماند این دیرتر می شود. کما اینکه سال های سال است که این مسئله مانده و هیچ اتفاقی رخ نداده. پس تا جای ممکن ما باید به سمت این بانک اطلاعات پیش برویم. اگر این مسئله را جلو بردیم به یک جایی رساندیم، ممکن است برای یک سال آینده این کارساز نباشد اما از سال دوم به بعد به درد خواهد خورد. اما اگر این را گذاشتیم سه سال بعد انجام دادیم نتیجه‌اش را ۱۴ سال بعد خواهیم دید. یعنی اگر الان این مسئله را شروع کنیم با توجه به کرونا و این اضطراری که در مسئولین ما به وجود آمده می بتوان این مسئله را خیلی سریع‌تر هندل کرد و به آن نتیجه مطلوب رسید.

باتشکر از وقتی که گذاشتید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا