به گزارش اکوایران، با گذشت نزدیک به یک سال از حمله روسیه به اوکراین، شواهد نشان میدهد که راهحلی برای این درگیری در دسترس نیست. انتظار نخست روسیه برای پیروزی سریع و تسلط کامل بر تمامیت ارضی کشوری که در همسایگیاش قرار دارد از میان رفته، چراکه نظامیان اوکراینی موثرتر و با درایتی غیر قابل پیشبینی در برابر قوای روس ایستادهاند.
چرایی انفعال متحدان خاورمیانهای آمریکا
حمله روسیه به اوکراین، ناتو، کشورهای غربی و اکثریت اعضای سازمان ملل را کنار هم قرار داد تا جایی که اعضای ناتو رشتهای از تسلیحات و کمکهای نظامی را در اختیار کییف قرار دادند تا این بازیگر بتواند با قدرت بیشتری در برابر پیشرویهای مسکو ایستادگی کند. با این همه، پیشرفتهای اوکراین در میدان نبرد و تلاشهای دیپلماتیک موجب نشده تا رهبران خاورمیانه موضعشان را در ارتباط با روسیه تغییر دهند یا روابط دیپلماتیکشان را در ارتباط با مسکو به حداقل ممکن برسانند.
به نوشته نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت، امتناع شرکا و متحدان منطقهای آمریکا از برداشتن گامهای موثرتر برای حمایت از اوکراین به معنای حمایت عملی سیاسی از روسیه است و ایجاد تنش میان واشنگتن و متحدانش، بویژه عربستان و اسرائیل. متحدان ایالات متحده دلایل زیادی برای به حداقل رساندن دخالت در درگیری اوکراین و حفظ روابط نزدیک با روسیه دارند، هرچند ادامه چنین رویکرد متعادلکنندهای برای همیشه دوام ندارد.
دلیل نزدیکی پادشاهیهای خلیج فارس به مسکو
اگر نبرد در میدان اوکراین تشدید شود، شاید زمینه برای درگیری مستقیم میان روسیه و ناتو هموار گشته و کشورهای عرب و اسرائیل ممکن است در حاشیه بمانند؛ مگر آنکه بخواهند روابطشان با واشنگتن را به خطر بیاندازند. در شرایط کنونی سوال این است که کشورهای خاورمیانه در کدام نقطه ایستادهاند؟ در پاسخ باید گفت که فعلا در موضع کشورهای کلیدی خاورمیانه در ارتباط با جنگ در اوکراین تغییر چندانی ایجاد نشده است؛ اکثریت این بازیگران درگیر شدن در نبردی که اروپاییها در آن سهم دارند را در راستای منافعشان نمیدانند. مهمتر از آن، این گروه از بازیگران تمایلی برای دور شدن از روسیه ندارند چراکه بسیاری از آنها با مسکو روابط دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی برجستهای را تعریف کردهاند.
عربستان در شرایط کنونی و با وجود فشارهای دولت بایدن برای افزایش عرضه نفت، نه تنها برای کاهش تولید نفت با روسیه در اوپک پلاس همصدا شد بلکه روابط دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی برجستهای با این بازیگر دارد. ریاض در صنعت نفت روسیه سرمایهگذاری عمدهای انجام داده و در همین راستا 500 میلیون دلار از سهام شرکتهای انرژی گازپروم، لوک اویل و روس نفت را حفظ کرده است.
امارات متحده عربی نیز بهسان عربستان به تجارت با روسیه ادامه میدهد و خود را در قامت واسطه دیپلماتیک بالقوه قلمداد میکند. از همین رو ماه نوامبر، ابوظبی میزبان مذاکرات محرمانه میان مسکو و کییف در باب مبادله زندانیها بود. کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به طور کلی تمایلی به همراهی با تحریمهای اعمال غرب علیه روسیه ندارند و اکثر آنها مواضع مشابه امارات و عربستان را اتخاذ کردهاند و ترجیح میدهند تا به تعاملات تجاری خود با روسیه را ادامه داده و در عین حال پناهگاهی امن برای داراییهای مسکو و الیگارشهای این کشور تعریف کنند.
موضع مصر و روسیه نیز از زمان آغاز جنگ در اوکراین ثابت باقی مانده است. روابط رو به رشد اقتصادی و سیاسی قاهره با مسکو شامل قرارداد 25 میلیارد دلاری برای ساخت نیروگاه هستهای روسیه و معاملات عمده تسلیحاتی است (روسیه در حدود 41 درصد از خرید تسلیحان مصر را میان سالهای 2016 تا 2020 به خود اختصاص داده است). عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر نیز روابط نزدیکی با پوتین، همتای روس خود دارد. به همین دلیل مصر به سان کشورهای حاشیه خلیج فارس در برابر حمله روسیه به اوکراین سکوت اختیار کرده و همزملان تمایلی برای همصدایی با غرب جهت اعمال تحریم علیه روسها ندارند.
متحدی که امیدی به اتحادش نیست
اسرائیل از بسیاری جهات موجب شده تا ایالات متحده از همراهی و هم صدایی تل آویو با اوکراین ناامید شود. اوکراین در ابتدا بهواسطه دلایلی بسیار به حمایتهای اسرائیل امید داشت؛ بویژه آنکه اوکراین خانه بخش عمدهای از جمعیت یهود در جهان است. در کنار این گزاره روابط نزدیک اسرائیل و آمریکا احتمال همصدایی تلآویو با کییف را پررنگتر کرده بود. با این همه، اسرائیل از همان ابتدا ساز ناکوک زد و رویکردی غیر قابل توجیه برگزید. کابینه اسرائیل موضعی منفعلانه اتخاذ کرد و نفتالی بنت، نخست وزیر وقت اسرائیل تلاش کرد تا زلنسکی را به مذاکره و پذیرش خواستههای ارضی روسها وادارد.
اکتبر 2020، سفارت اوکراین در تلآویو با ارسال نامهای رسما خواهان ارسال سامانههای دفاع هوایی و موشکی ساخت اسرائیل شد؛ خواستهای که محقق نشد. همزمان برخی از منابع اسرائیلی مدعی شدند که با کمبود تجهیزات دفاع هوایی و موشکی روبرو است تا بتواند از خود در برابر ایران و حزب الله لبنان حمایت کند، اما آنگونه که ناظران میگویند، دلیل اصلی انفعال اسرائیل، تمایلش به حفظ روابط بیتنش خود با روسیه است. اسرائیل از این باب نگران است که ارائه سلاح به اوکراین، نظم و ترتیبات تعریف شده در سوریه را که روسها تعریف کردهاند، بههم بریزد. از همین رو اسرائیل به ارائه کمکهای بشردوستانه اکتفا کرد.
انتظار تغییر در موضع بیبی نیست
با وجود امیدها در باب آنکه کابینه جدید اسرائیل ممکن است سیاستهای خود را در ارتباط با اوکراین مورد ارزیابی قرار دهد، ناظران چنین تحولی را دور از ذهن میدانند. در همین راستا حامیان راستگرای موضع کنونی اسرائیل بر لزوم باز نگاه داشتن خطوط ارتباطی با پوتین تاکید دارند و مدعیاند که اسرائیل روزی قادر است نقش میانجی ارزشمندی را میان غرب و روسیه ایفا کند. علاوه بر این، در حالی که میان نخبگان سیاسی در باب جلوگیری از ارائه کمک به اوکراین بحث ها بسیار است، هیچ دلیلی برای حمایت عمومی از موضع تهاجمی تر اسرائیل در حمایت از کییف وجود ندارد.
افکار عمومی اسرائیل منتقد جدی رویکرد روسها هستند اما شواهد نشان میدهد که نخبگان حاکم تمایل چندانی برای حمایت از اوکراین ندارند بالاخص آنکه پای رابطه بدون تنشی که با مسکو دارند، در میان است. روسیه در باب پیامدهای احتمالی حمایتهای تلآویو از کییف هشدار داده؛ هشداری که در محافل اسرائیلی بهسان تهدیدی جدی تعبیر شده است. با تداوم بنبست حاکم، روابط دو بازیگر سردتر خواهد شد. با این همه گروهی میگویند باید به بنیامین نتانیاهو فرصت داد، چراکه هنوز فصل تازه در رابطه کابینه جدید اسرائیل و کییف آغاز نشده است.
بیاعتمادی مزمن
کشورهای حاشیه خلیج فارس که از متحدان کلیدی ایالات متحده محسوب میشوند در سالهای اخیر به دنبال فاصلهگذاری میان خود با ایالات متحده و نمایش استقلال بودهاند. قاهره، ریاض، ابوظبی و دیگر بازیگران، واشنگتن را به عنوان متحدی غیر قابل اعتماد میدانند؛ موضعی که قدمتش به حمله جورج بوش به عراق بازمیگردد و بعد از آن با سیاست رسمی باراک اوباما مبنی بر چرخش به شرق باورش بیشتر هم شد. تمایل دونالد ترامپ برای نزدیکی به رهبران منطقه و عزمش برای حراست از سعودیها در برابر پیامدهای سیاسی قتل جمال خاشقچی، واشنگتن و ریاض را نزدیک کرد. با این همه در طول ریاست ترامپ نیز برخی از موضعگیریهای رئیس جمهوری پیشین، رهبران عربستان و سایر کشورهای منطقه را به هراس انداخت.
تغییر سیاستهای پی در پی آمریکا در سوریه، عراق و افغانستان، شرکای عرب این کشور را خشمگین کرد. طبیعتا موضع منفعل آمریکا در ارتباط با حمله به تاسیسات نفتی آرامکو در سال 2019 موجب شد تا ریاض سیگنالی منفی دریافت کند. بایدن پیش از ورود به کاخ سفید برای ریاض خط و نشان کشید و پادشاهی و ولیعهد را به واسطه مقولههایی چون قتل روزنامهنگار سعودی و جنگ در یمن هدف حملات تندی قرار داد تا جایی که رابطه ریاض و واشنگتن در آن بازه زمانی به شدت متزلزل شد.
حال براساس قرائت از سیاست ایالات متحده، میتوان تصور کرد که کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس میخواهند میان واشنگتن و مسکو مثلثی را تعریف کنند و به سان جنبش عدم تعهد در دهههای 1950 و 1960، فعالیت داشته باشند. طبیعتا چنین سناریویی نفوذ ایالات متحده در منطقه را کاهش خواهد داد.
چرایی سکوت تلآویو
رویکرد اسرائیل در ارتباط با نبرد در اوکراین کم تر استراتژیک و بیشتر تاکتیکی است. امتناع این بازیگر از ارائه کمک های نظامی به کییف بیش از همه به نگرانیهایش در سوریه مرتبط است و ارتباطی به مقولههای ژئوپلتیکی ندارد. در این میان مقولهای دیگر آن است که نتانیاهو ارزش سیاسی و انتخاباتی قابل توجهی را در در تبلیغ روابطش با پوتین و دیگر رهبران اقتدارگرا می بیند. شاید این رویکرد به باور ناظران کورکورانه موجب بی میلی اسرائیل برای ارائه کمک های نظامی به اوکراین شده.با این همه ایاالات متحده از متحدانش انتظار دارد. هشت بازیگر منطقه ای، یعنی اسرائیل، مصر، اردن، کویت، مراکش، قطر و تونس در قامت متحدان اصلی غیر ناتوی ایالات متحده به واسطه همین نزدیکی امتیازهای نظامی و اقتصادی قابل توجهی را چون اعضای ناتو در اختیار دارند.
فارغ از این ها، نبرد در اوکراین ممکن است بسیاری از معادلات را تغییر دهد؛ اگر در جریان این جنگ مشخص شود که تهدید روسیه مبنی بر استفاده از سلاح هسته ای تاکتیکی فراتر از یک بلوف ساده است، این احتمال بالا است تا دامنه درگیریها هموارتر شده و متحدان ایالات متحده در خاورمیانه از جانب آمریکا، اروپا و ناتو و اتحادیه اروپا برای کاهش روابطشان با روسیه و تن دادن به تحریم های اعمالی بر مسکو و افزایش کمک ها به اوکراین تحت فشار مضاعفی قرار بگیرند.طبیعتا در آن شرایط تلاش هرکدام از این بازیگران برای دور ماندن از تنش میتواند به شراکت دائمیشان با آمریکا لطمهای جدی وارد کند.