حرکت رابرت مالی به سمت مسائل حقوقبشری را البته میتوان از منظری دیگر هم بررسی کرد و آن نیز حرکت غرب به این مسیر است. به صورت مشخص، هجمهای که به ایران در طول چهار ماه گذشته وارد کردهاند به ما میگوید باید شاهد رویدادهای بعدی باشیم. از 25 شهریور بر اساس یک برنامه مدون و همه جانبه، تهاجم عمیق و شدید به ایران شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. این تهاجم ابعاد متعددی دارد و باید در مورد آن با دقت اظهارنظر کرد؛ اما مشخص است که این تهاجم همانگونه که در همان اواخر شهریور هم گفتیم، به این سادگی به پایان نرسد.
شاید برخی فکر کنند که پروژه طراحی شده شکست خورده، بله در این مرحله شکست خورده اما نوع رفتار غربیها و صهیونیستها نشان میدهد که باوجود آنکه شکست را به شکلی پذیرا شدهاند اما در حال عوض کردن میدان بازی هستند. ابعاد این میدان گسترده است و مسائل و موارد متعددی را شامل میشود و به صورت خلاصه میتوان اینگونه خلاصه کرد که دشمن نمیخواهد اجازه «خاموش شدن توپخانه» را بدهد، توپخانهای که برای بر پا کردن آن هزینه سنگینی کرده و تا جایی که امکان داشته خائن، وطنفروش، شلمغز و سبکسرِ بیاصالت جذب کرده است.
شکست در پروژه «پاییز سخت»، هزینههای سنگینی برای «ائتلاف ضدایرانی» داشت و «اختلافات شدیدی» هم میان آنها به وجود آورد. با این حال، مدیر این پروژه که رژیم صهیونیستی باشد و هادی آن که طرف امریکایی در تلاش هستند تا مشارکتکنندگان را دور میز نگه دارند. رابرت مالی در ابتدای شهریور ماه به مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته بود که دو ماه فرصت دهید، بعد ایرانیها خودشان راهی وین خواهند شد، اما دو ماه به چهار ماه افزایش زمان داد و ایران به جای عزیمت به وین، پیامهای طرف امریکایی را در مسقط مبادله کرد.
کشورهای اروپایی که با طناب پوسیده بخش اطلاعاتی ناتو به چاه «سرنگونی حکومت ایران» رفته بودند، این روزها به شدت به هم ریخته هستند. تقریباً از هفت کشور اصلی و فعال عضو این اتحادیه افسر امنیتی به صورت مستقیم توسط دستگاه امنیتی ایران دستگیر شده است. نهادهای امنیتی این کشورها با این استدلال ناتو افسران خود را راهی ایران (در واقع میدان مین) کردند که به آنها گفته شده بود پروژه به نتیجه میرسد و ایران ناچار گردن کج کرده، خواستههای ما را میپذیرد، به وین میآید هر آنچه که مقابلش خواهیم گذاشت امضا خواهد کرد و در نهایت نیز به عنوان کشور شکستخورده و مطیع شده، هیچ آسیبی به افسران شما نخواهد رسید.
البته این آسیب صرفاً به افسران وارد نشد، بلکه به ساختار و شبکههای این کشورها در ایران هم آسیب جدی وارد شد. اعدام علیرضا اکبری کشورهای اروپایی را به وحشت انداخت که سرشبکههای دستگیر شده آنها در ایران آیا ممکن است به سرنوشت اکبری دچار شوند؟ چه بلایی بر سر افسران خودشان درخواهد آمد؟ اگر امروز میبینید که رابرت مالی در مورد جاسوسهای امریکایی دستگیر شده به هم ریخته، به این دلیل است که از ممکن بودن اعدام آنها هراس دارد. او مامور بود تا این جاسوسها را در مذاکرات به امریکا بازگرداند اما در این پرونده هم مانند هستهای شکست خورد.
اینکه امروز مشاهده میکنید انگلیسیها در حال جفتک پراندن در آسمان هستند و از اعدام جاسوس خودشان در تهران به زمین و زمان میزنند، همین شرایط را دارند. انگلیسیها پس از شکست پروژه «پاییز سخت ایران»، دنبال آن بودند تا به نوعی این شکست را به کمک دیگر همپیمانان خود به حاشیه ببرند و به نوعی از یک شکست فضاحتبار پیروزی بسازند! اعدام اکبری در ظاهر چنین میدانی را در اختیار آنها قرار داد تا افکار را از شکست همهجانبه منحرف کنند. کافی است در این زمینه به میزان خبرهای تولیدشده در مورد اعدام این جاسوس انگلیسی دقت داشته باشید تا متوجه عمق بازی بشوید.
حالا کشورهای اروپایی دیگر هم به ترغیب امریکا و لابی صهیونیستها دارد به این خط میپیوندد؛ فرانسه و هلند هر دو کشورهایی هستند که افسران امنیتی آنها در ایران دستگیر شدهاند و از مشارکتکنندگان در پروژه پاییزی بودند. عنصر رسانه، تبلیغات و جنگ روانی و ذهنی آخرین ابزاری است که غربیها برای عبور از این مرحله به آن چنگ زدهاند. کشورهای اروپایی دیگر که نیم نگاهی به آینده دارند اما میدانند که اگر سر به سر ایران بگذارند ممکن است آسیبهای جدی ببینند و به همین دلیل اگر در حوزه رسانهای حرفی میزنند دهتا پیام «ببخشید، تحت فشار بودیم، دیدگاه ما این نیست و….» در تهران تحویل میدهند. کمی دقت کنیم، میتوانیم این بازی را هم به آسانی ببریم؛ این شکست در شکست را در تاریخ خواهند نوشت.
به عنوان یک روزنامهنگار و کسی که در این چند هفته بیش از آنکه بخواهم بنویسم فکر کرده و نگاهی عمیقتر به مسائل داشتهام منتظر شروع حرکت جدیدی از سمت غربیها باید باشیم؛
این هجمه سنگین و تبلیغات وسیع ضدایرانی که با انفعال مسوولان سیاسی و نظامی کشور مواجه شده بدون دلیل نیست. همان اتاقی که برای «پاییز سخت» و «سرنگونی یا تضعیف» نظام تلاش کرد، حالا دارد یک طرح دیگر مینویسد. باید با این طرح مقابله کرد و سیاست را تهاجمی کرد. در این مورد دستورالعملها وجود دارد، اما مدیریت صحیح و ایده درست برای اجرای آن وجود ندارد.
تقریباً گام بعدی را میدانم میخواهند چه کنند؛ یعنی تصورش را دارم اما برای توضیح دادن و اینکه آن را قلمی کنم باید کمی صبر کرد؛ پروژه ایرانهراسی و حمله به منافع ایران، هویت ایران، حقانیت ایران، ایدئولوژی ایران، فرهنگ ایران و … که همه آنها با مشارکت خائنان فارسی زبان که فک و فامیلشان از پول خیانتی که آنها از بن سلمان و جریان عبری – غربی میگیرند در ایران به ریش ملت میخندند اجرا میشود، باید از ریشه قطع گردد. اگر وارد مرحله ضربه زدن نشویم، بیشتر و بیشتر ضربه میزنند و با این روند نمیتوان افکار عمومی داخل را نسبت به توانمندی تقابلی حاکمیت اقناع کرد.
حرف برای زدن و نوشتن بسیار است؛ اما باید «توپخانه دشمن» را خاموش کرد؛ ما که توانایی تهیه آتش ضدتوپخانه نداریم، اما خیلی از مسائل راهکار دارد؛ اینکه امریکاییها در منطقه آسوده هستند و طرف امریکایی هم روز به روز دامنه تهدید و فشارش را بیشتر میکند، یا رژیم سعودی هر چه بیکارِ خائنِ مقیمِ خارج بوده را با مشتی دلار خریده و هر روز هم ما را متهم میکند، اما پاسخی نمیگیرند جای سوال دارد. اینکه میزنیم و نقشه میکشیم و بعدش اتفاقی نمیافتد بازهم خودش جای سوال است. سیاست و رفتار ما باید تهاجمی شود و از لاک دفاعی باید بیرون آمد. میتوانم دهها صفحه در این مورد بنویسم و توضیح بدهم اما عاقل را اشارتی بس است.
این گزارش را حتما بخوانید و به یاد داشته باشید. میترسم بعدها را بنویسم و تحلیل رفتاری دشمن برای آینده را اینجا بیاورم؛ اما شک نداشته باشید که دشمن بیکار نخواهد نشست؛ هر چه در اوکراین بیشتر شکست بخورد و ناکامیاش بیشتر شود، دنبال راه فرار میگردد و میخواهد از آخرین فرصت هم استفاده کند. جنگ اوکراین باوجود ارسال سیل تسلیحات غربی و اروپای شرقی به انبار آهنپاره تبدیل شده و همه این تجهیزات مسیری برای پیروزی باز نکردهاند…
باید هوشیار بود و با دقت و حساب شده رفتار کرد، اجازه حضور دشمن در اطراف مرزها و آبهای ساحلی، سرزمینی و اقتصادی را نباید داد؛ تاجایی که ممکن است باید او را راند و دور کرد. باید به لحاظ فکری هم البته خود را خلع سلاح کرده و متوجه شد که این هجمه سنگین و بیسابقه ضدایرانی حتما یک خروجی دارد. من مطمئن هستم که مسوولان کشور و مقامات ارشد و تصمیمگیر این «خروجی» را تشخیص داده و بدون شک برایش فکری کردهاند اما این را هم میدانم برای افکار عمومی مردم هیچ فکری نکردهاند…باتشکر از ادمین اخبار سوریه
باید هوشیار بود و با دقت و حساب شده رفتار کرد، اجازه حضور دشمن در اطراف مرزها و آبهای ساحلی، سرزمینی و اقتصادی را نباید داد؛ تاجایی که ممکن است باید او را راند و دور کرد. باید به لحاظ فکری هم البته خود را خلع سلاح کرده و متوجه شد که این هجمه سنگین و بیسابقه ضدایرانی حتما یک خروجی دارد. من مطمئن هستم که مسوولان کشور و مقامات ارشد و تصمیمگیر این «خروجی» را تشخیص داده و بدون شک برایش فکری کردهاند اما این را هم میدانم برای افکار عمومی مردم هیچ فکری نکردهاند…باتشکر از ادمین اخبار سوریه