1. 1 تثبیت و ثبات در صراط
در پایان عزاداریهای دهۀ اول ماه محرم هستیم و پس از عاشورا و صیقل یافتن روحها با یاد حرکت بزرگ امام حسین علیه السلام، میتوانیم از چنین جلسهای با پشتوانۀ معنوی خوب استفاده کنیم. خلاصۀ معارف مختلفی که در سوگواری اباعبدالله الحسین علیه السلام بیان میشود، همگی در زیارت عاشورا ظهور و بروز پیدا میکند. یکی از تعابیر مهم که در این زیارت به آن تأکید میشود و هر کسی که به سالار شهیدان، امام حسین علیه السلام، علاقه دارد، از خداوند این را میخواهد، این است که خداوندا از تو میخواهم: «یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ، تا برایم نزد شما گامی راستین در دنیا و آخرت استوار کند». همین تعبیر را در پایان این زیارت، در حالت سجده نیز، مجدداً از خداوند میخواهیم «ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ: برایم گامی راستین نزد خودت همراه حسین و اصحاب حسین استوار کن». این درخواست از خداوند در چنین زیارتی مطرح میشود، نه فقط در این زیارت بلکه در زیارتهای دیگر یا مباحث دیگر نیز عنوان میشود. برای چه ما از خداوند دوبار درخواست میکنیم که ما را در این مسیر ثابت قدم نگه دارد؟
در زیارت جامعه میخوانیم که «فَثَبَّتَنِيَ الله ُ اَبَداً ما حَييتُ»؛ خدایا، مادامی که من زنده هستم، مرا در این مسیر تثبیت بفرما. این بحث تثبیت، یک موضوع بسیار مهم است. قرآن که با این تعبیر خطاب به پیامبر اعظم میفرماید: «وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظيمٍ»، بیان میکند « وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا: اگر تو را در این مسیر تثبیت نکرده بودیم نزدیک بود کمی به آنها بگرایی»؛ میفرماید ما شما را در این مسیر تثبیت کردیم. قرآن در تعابیر دیگری بیان میفرماید و تاکید میکند ««نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا» تا کسانی که ایمان دارند (و نه کافران) در مسیرشان تثبیت شوند. اینها بحثهای مهمی هستند که ما در تعابیر دیگر نیز داریم؛ «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِي الحَياةِ الدُّنيا: خدا آنان که ایمان آوردند را با سخن استوار در زندگی دنیا استوار میسازد». این یک مسئله مهم است که تثبیت به چه معناست؟ زیرا که هر روز در نماز از خداوند میخواهیم، ما را در راه راست قرار دهد و ما بتوانیم به این راه راست پایبند باشیم، این حرکت در راه راست، یک مسئله مهم است و نیازمند الزاماتی است تا ما در این مسیر دچار آسیبهای جدی نشویم و بتوانیم این مسیر را طی کنیم.
1. 2 روشنبینی و برنامهریزی برای پرهیز از دو آسیب جدی حرکتهای دانشجویی یعنی انحراف و انفعال
حرکتها دانشجویی در ادوار مختلف، قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، نقاط مثبت و موفقیتهایی داشتهاند که بسیار ارزشمند بودهاند و موجب یک حرکت در جامعه شدهاند، گاهی موجب شدهاند یک نقطۀ عطفی شکل بگیرد تا اگر یک مسیر غلط بوده است، یک مسیر درست در پیش گرفته شود. آسیبها نیز باید در کنار نقاط موفقیت بررسی شوند. اگر بخواهیم حرکت دانشجویی را آسیبشناسی کنیم و به آنچه که قبل از این بوده است و آنچه که الان هست و آنچه که در آینده میتواند باشد نگاه کنیم، دو آسیب مهم وجود دارد که میتواند به طور جدی به حرکت دانشجویی ضربه بزند: یکی انفعال و دیگری انحراف. این آسیبها فرضی نیستند؛ متأسفانه نمودهای واقعی داشته و لطمهای جدی به حرکت دانشجویی وارد کردهاند. این دو موضوع اهمیت نکتهای را که در ابتدا عرض کردم تأیید میکند که تثبیت در یک مسیر و انجام حرکت درست به معنای واقعی کلمه اهمیت دارد.
این بحث نشان میدهد که برای هر حرکت، نیاز دارید که با روشنبینی حرکت کنید. نمیتوانید بدون نقشه، بدون برنامه، بدون هدف، بدون مبنا، بدون هیچ تصویر صحیحی از صحنه حرکت را شروع کنید. اگر در هر یک از این موارد، نقصی داشته باشید یا ایرادی وجود داشته باشد، خود را در آن حرکت شما نشان خواهد داد. به عبارت دیگر، اگر قصد دارید از اینجا به تهران بروید، اگر یک مسیر درست و یک نقشۀ صحیح نداشته باشید، ممکن است از هدف خود دور شوید و به تهران نرسید. فقط کافی است بجای این مسیر از مسیر دیگری بروید، آنگاه هرچه حرکت کنید، از مسیر خود دورتر خواهید شد. این امر به بحث مهمی تبدیل میشود و به همین دلیل است که از شما میپرسند که اگر میخواهید یک حرکتی را انجام دهید، باید بدانید کجا میروید، نقشهتان چیست و این حرکت به چه سمتی است؟ اصلاً بر چه اساسی است؟
اگر به آسیبشناسی حرکتهای قبل از انقلاب نگاه کنید (که اخیراً چند جلد کتاب خوبی هم در این زمینه منتشر شده است) حرکتهایی قبل از انقلاب به اسم مبارزه با آمریکا و موارد مشابه شروع شدند که امروز میبینید همان افرادی که از این شعارها شروع کردند، امروز از کاخ سفید سر در میآورند؛ این نشان میدهد این حرکتها از مسیر درست خارج شدهاند. در حرکتهای بعد از انقلاب، در همان تشکلهای بعد از انقلاب که در دفاع از انقلاب شکل گرفتند هم، شما این آسیبشناسیها را مشاهده میکنید که برخی از تشکلها و یا حداقل برخی از افراد این تشکلها، که مثلاً یک زمانی حرفهای خوبی میزدند و شعارهای خوبی داشتند، دچار انحراف شدهاند.
اول از همه این جلسات و مباحثات باید کمک کند تا مسیر درست شناخته شود و حرکت درست انجام شود و به سمتی درست و با مبنای درست حرکت کنیم. این جلسه و اردویی که با عنوان اسلام ناب برگزار شده است، احتمالاً نامگذاری آن با توجه به هشداری بوده که حضرت امام در دو سال آخر عمر بسیار به آن تکیه داشتهاند؛ امام دربرابر اسلام ناب، لیبرالیسم و کمونیسم را مطرح نمیکند بلکه اسلام دیگری تحت عنوان اسلام آمریکایی را عنوان میکند که گاه به شکل تحجر و گاه با شائبههای دیگر مثل التقاط است. این موضوع بسیار مهم است که هر حرکتی که انجام میشود، حتماً یک حرکت صحیح، دقیق و مطابق با مفاهیم اسلام نابی که حضرت امام(ره) بیان میکند، باشد.
1. 3 شناخت وظیفه برای امتداد اندیشه بدون انفعال
بحث دوم مربوط به اقتضائاتی است که اسلام ناب دارد، مثل هر اندیشهای که مبناهای خاص خود را در نگاه به انسان، هستی، معرفت، فرجام و خوشبختی دارد. این اقتضائات و مفاهیم به نحوی با سیاست، دولت، جامعه و وظایفی که باید انجام شوند، مرتبط میشوند و به نمایش گذاشته میشوند. بحث این است که اگر ما مطالب را به درستی مطالعه کرده و مبناها را به درستی و مطابق با فرمایشات حضرت امام و مقام معظم رهبری شناختهایم، پس از آن به چه نتایجی خواهیم رسید؟ آیا این مطالب را فقط خوانده و بعد فراموش میکنیم و به کار نمیبریم؟ این مطالب را چگونه در زندگی و رفتارهای سیاسی و عملیمان به کار میگیریم؟
چند سال پیش حضرت آقا اعلام کردند «خرمشهرها در پیش است، باید آنها را فتح کرد»، این خرمشهرها در عرصههای مختلف وجود دارند؛ این عرصهها شامل فرهنگ، سیاست، اقتصاد و دیگر حوزهها هستند. سوال اینجاست که اگر ما قصد داریم این عرصهها را فتح کنیم، هدفمان کجاست؟ چه تعبیری از فتح این عرصهها داریم و با چه برنامهای قصد داریم این را انجام دهیم؟ در سال آینده با چه چالشها و هجماتی مواجه خواهیم شد؟ با چه برنامههای آمادگی و مقابله میخواهیم روبرو شویم؟ این توجه مهم است زیرا اگر از ابتدا برنامهریزی کنیم و آمادهباش مناسبی داشته باشیم، غافلگیر نمیشویم.
اگر امروز قصد داریم در عرصههای مختلف حرکتهایی را انجام دهیم، این حرکتها در چه زمینهها و جنبههایی باید انجام شود؟ چگونه باید برنامهریزی کنیم؟ اینجا انفعال نباید وجود داشته باشد. اگر انحرافی سراغ ما نیامده است، انفعال هم نباید در اینجا وارد شود. چه کارهایی را به عنوان وظیفه باید انجام دهیم؟ چه مسئولیتهای بزرگی بر عهدۀ من و شما قرار میگیرد؟ امام حسین(ع) میفرمایند: « اُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهى عَنِ الْمُنْکَرِ». اگر مبنای اسلام ناب، یکی از امتیازات این اندیشه است، باید این اصل را در جامعه به کار بگیریم، به این معنا که هم به نسبت به افراد دیگر که نیاز به دفاع دارند و هم نسبت به مسیری که در حال طی شدن است، وظیفه داریم. سوال من این است که اگر ما در جامعه کجیها و نادرستیها را مشاهده میکنیم، وظیفه ما چیست؟
1. 4 شناخت مبنای درست، امتداد آن در سیاست و جامعه و تعریف برنامههای عملیاتی؛ سه اقدام در اردو برای عملیات
وظیفۀ ماست که بنشینیم و در حد توان خود نقاط ضعفی را که در جامعه وجود دارند تلاش کنیم تشخیص دهیم و تصحیح کنیم. همچنین باید به نقاطی که مورد غفلت واقع شدهاند و نادیده گرفته شدهاند، توجه کنیم و جامعه را آگاه سازیم. برنامههای عملیاتی میتوانند برای این منظور تعریف شوند. مانند گفته شهید بهشتی که دانشجو موذن جامعه است، ممکن است در برخی مواقع نیاز باشد که شما این نقاط ضعف و مسائل مورد غفلت را به صدا درآورید و جامعه را به آنها توجه دهد. آنگاه این برنامههای عملیاتی، اردوها و برنامههای تشکیل شده میتوانند معنی و اهمیتی داشته باشند.
اولاً لازم است که افراد مبنای درستی را بشناسند و با این مبنا حرکت کنند تا راه درستی را طی کنند. ثانیاً باید از امتداد مبنا آگاه شوند و در صحنههای سیاست و ساحت جامعه حضور پیدا کنند. ثالثا نیاز است که برنامههای عملیاتی تعریف شود تا بتوان به اهداف اندیشهای دست یابید. بر اساس این طرحریزی است که ما در این اردو به مدتی معین (یک روز، دو روز، یا تا چند هفته) حضور داریم و بر اساس این اقدام، یک جبهه عملیاتی شکل میگیرد. مانند زمانی که دانشآموز یا دانشجویی در اردوی نظامی شرکت میکرد و مسئولیت عملیات در جبههها را بر عهده داشت؛ آن زمان هر کس با توجه به توانایی و مهارت خود در مسئولیت مختلف مشخصی (مثل آرپیجی زن، بیسیمچی، یا امدادگر) قرار میگرفت و این افراد با همکاری و هماهنگی یک جبهه شکل میدادند که عملیاتها و اقدامات موثری را پیش برده و هدفها را دنبال میکردند.
در مقابل نیز جبههای برای هجمه علیه شما وجود دارد و در آن اهدافی را دنبال میکند. این یک صحنه و میدان واقعیست، باید بدانیم که در این میدان چه عملی باید انجام دهیم و چه برنامهای برای خود تعریف میکنیم. این موضوع باعث میشود تا اردو در مواجهه با چالشها و فرصتها بانشاط و پویا باشد، که بسیار مهم است و به تعبیر مقام معظم رهبری کار فرهنگی تمیز است؛ آن وقت، این حرکت تبدیل میشود به یک حرکت فعال و پویا که دانشجویان زنده و با نشاط میتوانند به آن بپیوندند و یک جامعه زندۀ قوی و متعهد به ارتقاء ارزشهای انسانی و دینی شکل خواهد گرفت.
1. 5 سیمرغی که انقلاب اسلامی را به قله میرسانند خود شمایید
هدف اصلی این است که جامعه و تشکلهای دانشجویی زنده باشند و به جای بیتفاوتی، حرکت و پویایی داشته باشند. برگزاری این جلسات به این علت است که افراد جامعه در همفکری و با ارادۀ یکپارچهای با هم، برنامههای عملیاتی و پیشرفتهایی را برای رسیدن به کمال و نقطۀ ارتقاء تعریف کنند. ویژگی انقلاب اسلامی این است که به حداقلها اکتفا نمیکند و به قلهها نگاه میکند. آن سیمرغی که میآید و مسائل را حل میکند، آحاد جامعه هستند، این سیمرغ خود شما هستید که زمانی که جمع میشوید این اردو اهمیت پیدا میکند.
همچنین، در این جلسات و تشکلها، افراد به عنوان اعضای سیمرغ و عوامل تحقق این حرکت، با هم جمع میشوند و با همفکری و همکاری، برنامههای عملیاتی را برای پیشبرد اهداف انقلاب و بهبود جامعه تعیین میکنند. این سیمرغها به عنوان نمادی از نقطۀ کمال و تحقق برنامههای انقلاب هستند و هر کدام از افراد جامعه میتوانند سیمرغ باشند و با اشتراک در این حرکت، جامعه به هدف خود نزدیکتر میشود.
به این ترتیب، برگزاری این جلسات و حرکت دانشجویی با هدف ایجاد حرکتی پویا، موثر و مغتنم در جامعه برگزار میشود. این حرکت و همفکری افراد میتواند به پیشرفت جامعه و بهبود شرایط زندگی افراد کمک کند و برای تحقق اهداف انقلاب و بهبود جامعه بسیار ارزشمند و مؤثر باشد.
1. 6 یک هدف عینی ملی برای حرکت دانشجویی: در برنامۀ هفتم مأموریت دانشجو و دانشگاه و تشکلهای عملی را برای تحقق اهداف برنامههای ملی تعریف کنید
رسیدن به اهداف انتزاعی نیست بلکه در عینیات هدفگذاری درحال شکلگیری است. گاهی من مسئلهای میگویم گاهی شما موضوعی را بیان میکنید، اما یکوقت هست که در سطح ملی، کشور در حال نگارش یک برنامه باعنوان برنامۀ هفتم است که ریلگذاری پنج سال کشور را بههمراه دارد. سؤال من این است که نسبت دانشگاه، اساتید، دانشجویان و تشکلها بهویژه تشکلهای علمی با برنامه هفتم چیست؟ نقاط قوت، ضعفها و نقصها در این برنامه کجاست؟ اینجاست که دانشگاهها و تشکلها در این مسئله باید بایستند تا به این موضوع که سرنوشت هشتادمیلیون نفر یک جامعه را میخواهد رقم بزند، پرداخته شود.
یکی از موضوعات مهم مربوط به تعریف مأموریت برای دانشگاهها به منظور تحقق اهداف برنامههای ملی بود. این موضوع هم حق و هم تکلیف دانشگاهها و مسئولیت آنها در تحقق اهداف ملی است. دانشگاهها با ظرفیتهای بزرگ اساتید و دانشجوها، همچنین فعالیتهای علمی و پژوهشی، باید نقش مشخصی در تحقق اهداف برنامههای ملی ایفا کنند. برای این منظور، لازم است تعریف دقیقی از نقش دانشگاهها در این زمینه ارائه شود که این تعریف شامل جنبههای مختلف مانند اشتغال، ارزآوری و دیگر موارد مرتبط با تحقق اهداف ملی است. باید مشخص شود هر دانشگاه چه نقشی در تحقق اهداف ملی دارد و آیا این نقش به صورت کامل تعریف شده است یا نیاز به تعریف و اجرای جدید دارد.
خواسته و سؤال من از شما عزیزان این است که در این جلسات که یک فرصت و غنیمت ارزشمند هستند که جوانانی چنین با انگیزه و دارای نگاههای و رویکردهای خوب دورهم جمع میشوند، آیا هرکدام از ما کارهای لازم را به میزان وسع خود انجام دادهایم؟ هرکدام از ما به اندازه وسعمان به اهداف خود در هر زمینه یا موضوعی پرداختیم یا خیر؟ این جلسات یک فرصت مناسب هستند تا این وسع را تجمیع کنیم و به کارها و بحثهای موضوعی که مطرح شدهاند، بیشتر توجه کنیم. تا به یک جمعبندی برسیم و در عرصههای مختلف مثل اجتماع، سیاست، دانشگاه، محله و شهر، یا حتی در سطح ملی بتوانیم، در حرکت انقلاب که باید با قوت پیش برود، نقش خود را ایفا کنیم.
پایان